همه چی

همه چی

درباره ی همه چی بحث کردیم
همه چی

همه چی

درباره ی همه چی بحث کردیم

استاندارد

 کدام یک از این ها استاندارد نشسته اند؟{در نظر دهی بنویسید}{برای اطلاعات بیشتر ادامه ی مطلب را کیلیک کنید}
 

استاندارد


تاریخچه استاندارد

استاندارد کردن پدیده جدیدى نیست و از دیر زمان در زندگى بشر وجود داشته است. استاندارد نیز مانند بسیارى از پدیده‌هاى طبیعى شناخت و برداشتى است که انسان از محیط پیرامون خود دارد. این امر در ابتدا به‌صورت ناخودآگاه تحقق یافته است. براى مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش ‌دهدهى که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار مى‌گیرد به گذشته بسیار دور باز مى‌گردد و در واقع الگویى است از تعداد انگشتان دو دست انسان، همین‌گونه استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهاى ماه در سال رومى که توسط ژولیوس سزار در ۴۶ سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است.

گسترش فن و تجارت در ادوار گذشته انسان را وادار نموده تا در برخى از زمینه‌ها به‌ویژه انجام اندازه‌گیرى‌هاى یکسان و هم‌چنین ساخت وسایل و لوازم خود استانداردهایى را تعیین نماید. براى مثال وجود ظروف سفالى یک شکل، کشت‌هایى با طرح و شکل یکسان، ابعاد ثابت و مشخص آجرها و خشت‌ها و حتى قطعات سنگ در بناى اهرام مصر هم‌چنین وجود مقیاس‌هایى نظیر وجب، قدم، طول بازو و امثال آن نشانه‌هایى از فرآیند استاندارد کردن در عهد باستان مى‌باشد.

شایان ذکر است که در هزاره سوم قبل از میلاد مسیح در مصر خط‌کشى با درجه‌بندى نزدیک به یک سانتى‌متر مورد استفاده بوده است. در ایران در زمان داریوش اول پادشاه هخامنشى وزنه‌ەاى استاندارد شده‌اى براساس واحدى به‌نام کرشه (Karsha) ساخته مى‌شد که هر کرشه معادل ۳/۸۳ گرم بوده است.وزنه‌اى که از آن زمان باقى مانده و هم اکنون در ایران موجود داست معادل ۱۲۰ کرشه مى‌باشد. در انگلستان در زمان جان پادشاه انگلیس در منشور کبیر استانداردهایى در رابطه با اوزان و مقیاس‌ها جهت امر تجارت تعریف شده است.همین‌طور در زمان ادوارد اول پادشاه انگلیس تعریفى براى اینچ عنوان شده که جالب توجه است.

یک اینچ عبارت است از طول سه دانه جو خشک‌شده با شکل طبیعى که در یک امتداد و سربه‌سر قرار داده باشند استانداردهاى عمده در عهد باستان و قرون گذشته به‌طورکلى قبل از رنسانس که جنبه عمومى داشته و نیاز به آن بیشتر از موارد دیگر احساس شده است استانداردهاى اوزان و مقیاس‌ها مى‌باشد. امّا پس از عصر رنسانس با توجه به تحول بنیادى به‌طرز تفکر اجتماعى و رشد اختراعات و تولیدات صنعتى (انقلاب صنعتی) استانداردهاى صنعتى نیز به‌وجود آمد. یکى از قدیمى‌ترین و اساسى‌ترین اصل استاندارد که در استانداردهاى کنونى بدان توجه شده است و در حال حاضر نیز به‌عنوان اولین اصل استاندارد کردن مطرح است اصل کاهش انواع و در کنار آن اصل تعویض‌پذیرى است. به‌طورى‌که همین اصل موجبات تولید انبوه و زنجیره‌اى را فراهم نموده است. در گذشته هر تولیدکننده یا صنعتگرى با توجه به ابزارهاى ابتدایى و میراث نیاکان خود محصولاتى با شکل و طرح و ابعاد متفاوت مى‌ساخت امّا امروزه با منسجم شدن تولید محصولاتى با ویژگى‌هاى یکسان تولید مى‌گردد.

از پیشگامان اصل کاهش انواع و تعویض‌پذیرى مى‌توان به یک آمریکایى به‌نام الى‌ویتنى (Eli Whitney) اشاره کرد. این شخص در سال ۱۷۹۳ براى نخستین بار تفنگ سرپرى را طراحى کرد که داراى قسمت‌هاى قابل تعویض بود و در واقع پایه تولید انبوه را فراهم آورد. هم‌چنین در انگستان در سال ۱۸۴۱ شخصى به‌نام جورج ویتورث (George Withworth) براساس ارتفاع، عمق و تعداد دنده در هر اینچ نظام مخصوصى را براى انواع دنده‌هاى پیچ و مهره به‌وجود آورد که تعویض‌پذیرى پیچ‌ها و مهره‌ها به‌سهولت امکان‌پذیر باشد. هم‌گام با گسترش تولیدات صنعتى و انبوه‌سازى رعایت نکات ایمنى نیز مطرح گردید. به‌ویژه پس از اختراع ماشین بخار و کاربرد گسترده آن در سیستم‌هاى حمل و نقل از قبیل کشتى‌ها و لوکوموتیوها و خسارات ناشى از آن، به‌طورى که در نیمه دوم قرن نوزدهم در آمریکا انفجار مخازن تحت فشار ۵۰،۰۰۰ نفر کشته و دو میلیون نفر زخمى برجا گذاشت.

رشد تکنولوژى و استفاده از ماشین‌آلات جدید، افزایش تولیدات صنعتى و در نتیجه رقابت در بازارهاى داخلى و خارجى را به‌دنبال داشته است. از این‌رو در روند تکامل استاندارد کردن، استانداردهاى دیگرى از قبیل روش‌هاى بررسى و آزمون، توصیف ویژگى‌ها، اصطلاحات، آئین کار، فنون کنترل کیفیت و سیستم‌هاى مدیریت کیفیت اهمیت یافتند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.